سفر به دیار عشق
عزیزکم این بار اگه درست یادم باشه برای بار پنجم رفتیم مشهد و این هفتمین سفرت بود گلم. یک بار دیگه هم رفتیم یزد و شمال. ما ١١ خرداد حرکت کردیم و ١٨ خرداد هم برگشتیم
تو خیلی خوب بودی با اینکه مسیر طولانی هست. و اونجا هم اصلا اذیت نکردی . انشاالله همیشه سالم باشی گلکم
تو راه خیلی آروم و صبور بودی اما مرتب حوصلت هم سر میرفت که حق داری
..................
اینجا بین راه وایستادیم و چون باد شدید می آمد لباس پوشیده تنت کردم
اول رفتیم خونه مادر جان و شما تو باغ کلی کیف کردی
در حال غذا خوردن تو باغ
اینجا هم روی بهار خواب نشستی
تو حرم هم آروم بودی و بعد کلی بازی خوابیدی تا مامان نماز بخونه
شب میلاد امام علی هم برا بابایی من و تو ساعت خریده بودیم که اونجا کادوشو دادیم
تو راه برگشت ،تو خونه عمه ،با اسباب بازی هایی که برات آوردن تا بازی کنی
اینم یک عکس از راه برگشت