حدیث فرشته من

برای تو‏!‏

1392/1/7 23:18
نویسنده : فهیمه
369 بازدید
اشتراک گذاری

شیشه که میشکند

 یک نفر می پرسد که چرا شیشه شکست؟!

مادری می گوید:((شاید این دفع بلاست...))

یک نفر زمزمه کرد: ((باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان امد ، شیشه پنجره را زود شکست.))

کاش امشب که دلم مثل ان شیشه مغرور شکست ،

عابری خنده کنان می امد ،

تکه ای از ان را بر می داشت ،

مرهمی بر دل تنگم می شد.

اما امشب دیدم ، هیچ کسی هیچ نگفت...

قصه ام را نشنید... از خودم می پرسم ،

ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کم تر بود...؟!!!

پسندها (1)

نظرات (4)

شبنم
27 فروردین 92 13:39
قطعه خيلي زيبا بود ايشاله كه فلبت نشكسته باشه و هميشه خوش باشي
الهه
1 اردیبهشت 92 7:49
فهيمه جون خيلي قشنگ بود. چند بار خوندمش. اما چرا اين همه غمناك؟ منتظر عكساي خوشگل حديث جون هستم.
سپید مامان علی
2 اردیبهشت 92 9:33
متن زیبایی بود... اما معلومه که حسابی دل شکسته و غمگین هستی امیدوارم زودی حالت خوب بشه ببوس حدیث شیرین رو
سرور
16 اردیبهشت 92 14:13
چه صدايي داشت شيشه دلت . من شنيدم ميدوني چرا بعضي ها نشنيدند ؟ چون دلت بزرگ است خخخخخخخخخخيلي بزرگ شكستن گوشه كوچكي از آن توجهي را جلب نميكند . مواظب دلت باش و به داشتنش افتخار كن همه مان گوشه هايي از دلمان پريده است اما لب پر شدن اين شيشه هيچ از ارزشش كم نكرده