واکسن 18 ماهگی
بعد از برگشتن از اصفهان مهم ترین دغدغه من واکسن شما بود. وووووی کلا تو واکسن های سه گانت خیلی اذیت میکردی . منم واقعا می ترسیدم. صبح شنبه 6 آبان،بابایی رفته بود. منم شما رو گذاشتم توی کالسکه پیش به سوی خانه بهداشت. وزنت 10.800 بود . یک واکستن به دستت و یکی با پات زدن و یک قطره فلج اطفال. وقتی اومدیم خونه کلی بدو بدو کردیم تا واکسن تو پات پخش بشه و کمتر اذیت بشی.اما از غروب تا شب پا درد رو داشتی و کمی گریه میکردی اما به طور کلی خوب بود. خدا روشکر دیگه واکسنات فعلا تموم شد. اینجا شب هست که پات درد میکرد. پشتی پشتت گذاشتیم که راحت بشینی و سر گرمت میکردیم. اینجا هم سر شب که کمی خوابیدی و تب هم داری ...
نویسنده :
فهیمه
10:16